Nazar
yadetoon
نره
سلام
شبتون به خیر
امیدوارم موفق باشید
گرمترین کلامها را از دستانت شنیدم . دلم می خواهد اولین کسی باشم که برای عروسی ماهی ها کل می زند . نایاب تر هم یافته اید ؟ سایه ام عاشق سایه ات شده است ،می خواستم ببینم آیا می توانیم همسایه شویم ؟ خندید و گفت : قلبت دارد برای مغزت جوک تعریف می کند . دلم می خواهد تمامی خاطرات خوشم را هم به دیگران هدیه دهم ،تا دیگر این دنیا هیچ منتی بر سرم نداشته باشد . با نگاهت آرامش را به من می دهی،با کلمات آنرا می گسترانی و با بدرودت همه را ضایع می کنی . پریز برق بوده . به عشق شنیدن صدای قور قور شکمم ، هر شب صدها قورباغه به کنار بسترم می آیند . وقتی کتاب میخونم چنان غرق میشم که برای بیرون کشیدنم به نجات غریق نیازمندم.
با تخیلم به تماشای لطافتها می نشینم .
خورشید سلامم را با نگاهی منجمد کردی .
دلم می خواهد که خاموشی شب را با هم جشن بگیریم .
مرا ببخش ، زیرا خانه قلبم ، در تیرس زبانت یزم قرار دارد .
همدل ، همراز ، همصحبت و ....... از پیشوند ( هم)
آن شب که دستم روی گوشش قرار داشت ،
پایمال ترین، بی بوترین ولی مقاوم ترین گل دنیا راروی قالی خانه مان یافتم .
نمیدانم چرا گل مریم را در هیچ چمنزاری نیافته ام ، فقط و فقط در گل فروشی ها .
وسوسه انگیز ترین وسیله ای را که در این سالیان اخیر دیده ام ،
اگر روزی مهربانی را به عنکبوت یاد دهم ، مطمئناً از گرسنگی خواهد مرد .
ان روز که به من گفتی ( ازت بدم می یاد ) ، با حرارت غمگینی بخار شدم .
آرزو دارم که روزی با چشمان خودم ، فاصله بین دو چشمم را ببینم .
با دم آهت آخرین شمع امیدم هم خاموش شد .
کدام دکتری می تواند نبض روحم را بگیرد.